آتش زدی بر جان ما بر آسمان شد دود ما
آن آسمان شد پر ضیا گویی جهان شد دود ما

ای دلبر رعنا بیا تا جان دهم در کوی تو
ما را نظر کن زان سما بین لامکان شد دود ما

آن روز دیدم صورتت گویا سحر شد شام ما
با ما مکن آن رنج را بشنو فغان شد دود ما

این راز در هر سر شود میرد جهانی در نهان
فرمان برد زان شور دل تا در بیان شد دود ما

افغان و صد افغان ز دل خواهد بگیرد کام می
ما را نشان از بی نشان بین آسمان شد دود ما
محمد رضا کارگران بافقی

برچسب ها : ,

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *