باج و تبر

در جمع عافیت طلبان, درد منتفیست….
رویش در این هوای چنین سرد منتفیست….

اینجا دلی برای خودش هم نمی تپد…
در این فضا, نمایش یک مرد منتفیست…

از ریشه میکنند، درختانِ سبز را،،
اینجا حضورِ رنگ، بجز زرد، منتفیست..

در باغِ ما به برقِ تبر، باج می دهند،،
تاراجِ باغ عادت و پیگرد منتفیست..

اهلِ تبر، شکسته حصار از حدودِ باغ،،
خوش کرده جا و بحثِ عقب گرد منتفیست…

تا سر به لاکِ خوف و خموشی، سپرده ایم،،
رجحان، بر این جماعتِ نامرد منتفیست..

راهی بجز وفاق و مودت نمانده است،،
با اتحاد، جورِ هماورد منتفیست..

(محمدعلی دهستانی بافقی)

برچسب ها : ,
  1. panahi

    زیباست موفق باشید…

  2. خانی

    مثل همیشه عالی و پر معنا

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *