حرمتِ اهل قلم را مشکن..

هرچه آید منویس…
و به تمجیدِ خلایق, قلمت را مفروش…
با تو هستم ای “من”,
با چه جرأت تو خودت اهل قلم پنداری!!!؟
درد داری آیا!؟ آشنایش هستی؟
خواب از چشمِ تو یک شب, غمِ مردم بردست؟
یا که در دغدغه , یافتنِ قافیه ای؟؟

با تو هستم, ای “من”
سرِ خود بالاگیر..
واز این پیله خوش باوریت بیرون آی..
راستی خویش خودت اهل قلم پنداری!!؟
تو فقط طوطیِ. نافهم و کمی خوش سخنی..
که هر ان چیز شنیدی به قلم نقش زنی..

حرمتِ اهل قلم را مشکن..
اول حق را بشناس..
درد را تجربه کن..
قد یک دانه خردل که شده عاشق باش..
ترسِ هر سرزنشی را زِ دلت بیرون کن..
عافیت را جا کن..
و پس از ان قلمت را بردار…
و به اندیشه والا بنویس..

محمد علی دهستانی بافقی

برچسب ها : ,
  1. محمد

    احسنت اقای دهستانی فدای قلمت و شعورت

  2. پناهی

    زیبا و پرمعنا مثل همیشه، موفق باشید

  3. mehdi

    درودبرشما.

  4. خانی

    بسیار تاثیر گذار و زیبا
    احسنت

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *