” من , دردِ مشترکم
مرا فریاد کن ”

” احمد شاملو ”
* ریشه ی این همه بی اخلاقی در جامعه و خشونتِ کلامی و غیرِ کلامی در نزد افراد عادی و مسئولان , از کجاست ؟؟!!

بداخلاقی ها و بی اخلاقی های موجود در جامعه که هر بار در روزهای منتهی به انتخابات و بعد از آن , به شدت فراگیر می شود نتیجه و ماحصلِ وضعیت نابسامان فرهنگ در جامعه است . .
برای ریشه یابی این معضلِ بزرگ , اصلا نیازی نیست که راه دوری برویم . عملکرد سیستم آموزش و پرورش در این چند دهه نشان می دهد که مسیر را بیراهه رفته ایم . در چنین سیستمی که تمام همّ و غم آن , کسب نمره _ به هر قیمتی _ و قبولی در کنکور است هرگز قرار نیست که کوچک ترین توجهی به امر آموزشِ واقعی دانش آموزان و نیز بالابردن مهارت های زندگی و ایجاد حس احترام به قوانین کشور و حقوق دیگران در آنان صورت گیرد و تنها چیزی که از این ره آورد در یک پروسه ی طولانی مدت به دست می آید فقط یک پوسته ی ظاهری از امرِ آموزش و یادگیریِ پایدار و تأثیرگذاری است که قرار بوده اتفاق بیفتد و هرگز حادث نشده و متأسفانه در چنین شکل و شمایلی هم نه تنها مفید نیست که سربار و مضر نیز خواهد بود .

البته این حقیقتِ تلخ را نیز نباید نادیده گرفت که مشکلات اقتصادی و وجود فاصله ی طبقاتی , عدم وجود امنیت فکری , شغلی و اجتماعی به همراه پدیده شومی به نام سانسور ( دولتی , خودسانسوری ) که مانع از اعتراض های قانونی می شود موجب هرج و مرج اجتماعی شده که آن هم به نوبه ی خود , گسترش هرج و مرج سیاسی و انواع بداخلاقی ها را به دنبال دارد .
از طرف دیگر , بودجه ی کمی که هر ساله به امر آموزش و پرورش و نیز نهادهای فرهنگی , اختصاص داده می شود خود , یکی از مهم ترین دلایلِ شکست در این زمینه است .

در ضمن , رسانه ی ملی نیز که خود می تواند عامل رشد فرهنگی _ اجتماعی و سیاسی افراد باشد و موجبات بالندگی اقشار مختلف را فراهم کند نه تنها کوچک ترین تلاشی در زمینه ی فرهنگ سازی و ارتقاء سطح آگاهی مردم از خود نشان نمی دهد که حتی بعضاً نقصِ غرض کرده و با پخش برنامه های سطحی و کم مایه , موجبات گسترش ضدِ فرهنگ هایی را در جامعه فراهم می کند .

حال با توجه به این موارد ذکر شده و دلایل دیگری که در این مجالِ اندک به آن ها اشاره نشده است می توان گفت که وجود یک پدیده در سطحی فراگیر , چه مثبت و چه منفی , دلایل گوناگون دارد و پیش زمینه هایی که در نهایت , منجر به پیدایش آن پدیده یا معضل می گردد به گونه ای که تحقیق پیرامون آن مورد , بدون در نظر گرفتن تمام جوانب و بستری که آن پدیده ی به خصوص در آن رشد کرده , کاری غیرِ تحقیقی و بیهوده است .
در پایان , باید به این ضرب المثل _ که زبان حالِ جامعه ی امروزِ ما است _ اشاره کنم که :

” از کوزه
همان برون تراود
که در اوست ”

ولی با این حال , همچنان امیدواریم که با تکیه بر توانایی ها و استعدادها و نیز بسترسازی مناسب برای رشد اندیشه ها و بارور کردن شان و همچنین تلاشِ مضاعف دستگاه ها و مردم برای برطرف کردن مشکلات و موانع موجود بر سر راه پیشرفت اقتصادی کشور و گسترش رفاه , در آینده ای نه چندان دور به اخلاق گرایی و اخلاق مداریِ فردی و جمعی نیز دست پیدا کرده , جامعه مان را به سمت تعالی , سوق دهیم .

به امید آن روز

جلیل زعیمیان ( صبا بافقی )

برچسب ها :
  1. ی چیز بگم و برم

    عالی بود

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *