این روزها ذره بین های نقد در حال بررسی

عملکرد تنها نماینده بافقی هستند که سال گذشته توانست  خود را بهارستانی کند و نام خود را به عنوان اولین نماینده از شهر نخل و آهن و آفتاب در تاریخ ثبت کند.افتخاری که برای تمام بافقی ها غرور آفرین بود و حماسی. او با تلاش و جدیتی وصف ناپذیر توانست انتظار 37 ساله مردم رنج کشیده بافق را محقق کند.

حالا یک سال گذشته است و تیغ تند انتقاد و انتقام  برروی عملکرد صباغیان کشیده شده است. انتقادهایی که بعضا خیر خواهانه است و گاهی اوقات هم کینه جویانه. صباغیان نماد اعتراض  در بافق بود. لحنش بسیار تند و گزنده  بود در برابر  مسئولان. همیشه باور داشت  که مردم باید روحیه مطالبه گری داشته باشند و مردم باید مسئولان را به حرکت وادارند و همواره آن ها را نقد کنند و از نقد نهراسند.

او در هر جریانی که در بافق اتفاق می افتد حضور پررنگی داشت. در اعتراض ها و اعتصابات کارگران نقش نماینده کارگران را داشت. در اعتراض معلمان خود را جلو می انداخت و از حقوق تضییع شده آن ها دفاع می کرد. در تمام جلسات؛ صباغیان خود را مکلف می دانست که مواضع تند و انتقادی بگیرد. همواره در برابر تعیین فرماندار غیر بومی موضع تند می گرفت. او فرماندار بومی را حق مسلم مردم بافق می دانست.

صباغیان حتی زمانی که به او اجازه صحبت نمی دادند خود را مکلف می دانست  تریبون را فتح کند و حرف هایش را بزند. فقط علاقه داشت موضع مخالف بگیرد. مخالفت با ذات او عجین شده بود.از همه انتقاد می کرد. مردم او را قهرمان خود می دانستند. هرجا که صباغیان بود مردم ؛ خیالشان راحت بود که او حرف دلشان را خواهد زد. او در جشن روز معلم, میکروفون را با زور از دست مجری می گیرد و خواسته هایش را فریاد می زند. گویا وجودش در آتش اعتراض می سوزد. آرام و قرار ندارد.

صباغیان دیرزمانی بود که سودای تکیه بر کرسی نمایندگی مجلس را در سر می پروراند و از گفتن آن ابایی نداشت.آن را تکلیفی می دانست که باید انجام دهد. سه بار خود را نامزد کرد تا سرانجام به آرزویش رسید.

اگر با وی نشست و برخاست کنید آرمان گرایی را در گفتار وکردار او می بینید. وانمود می کند که اهل سیاست بازی نیست و هیچ وقت به دنبال پست و مقام نبوده است و فقط وظیفه و تکلیف است که اورا به این راه کشانده است. هنوز با همان لهجه غلیظ بافقی صحبت می کند که خود نشانه صداقت در رفتار است.

حال او خود یک رجل سیاسی است. فردی که تا دیروز از تمام مسئولان انتقاد می کرد و عملکرد آن ها را زیر سوال می برد حال در موضعی قرار گرفته است که باید عملکردش نقدشود. او با روی باز از انتقاد استقبال می کند. اما منتقدان سوالات جدی از او دارند.منتقدانی که همواره وی را مانع رسیدن شیخ شاب به مجلس می دانند و معتقدند که اگر در سالیان قبل صباغیان؛ به نفع همشهری خود کنار رفته بود او دیگر اولین نماینده بافق نبود و تاریخ گونه ای دیگر رقم می خورد. نقدی که صباغیان هیچ وقت نتوانست جوابی درست و منطقی به آن بدهد جز این که بگوید من فرهمند را در آن برهه اصلح و شایسته تر می دانستم.

منتقدانش همواره اورا فردی متحجر و خشک مقدس به حساب می آورند. فردی که گفته می شد در زمان شهرداری, چای  نمی خورد چون  آن را جزو بیت المال مسلمین  می دانست. او آرمان گرایی است  که می خواهد خارج از قاعده سیاست بازی کند.  دوست دارد خود را فردی مستقل بداند و عجیب برروی این استقلال پافشاری می کند.هرچند که در زمان انتخابات مجلس ؛ هردو جناح چپ و راست به کمک او آمدند.

او وقتی وزیر راه را استیضاح می کند از این استقلال رنج می برد. در موضع مخالف؛ به تعریف و تمجید از وزیر می پردازد. دوست دارد بر روی لبه تیغ حرکت کند. هم از دولت روحانی انتقاد می کند و هم نامه رفع ممنوع التصویری خاتمی را امضا می کند. حتی وقتی طرفداران اصولگرایش به او حمله می کنند که چرا در جریان انتخابات  ریاست جمهوری, روحانی را همراهی کرده است تلاش می کند آن ها را قانع کند که این همراهی جزو وظایفش بوده است و چاره ای جز همراهی با رییس جمهور مستقر نداشته است.

منتقدان او را سیاست مدار و یا به عبارتی دقیق تر «سیاست باز» نمی دانند. آن ها معتقدند ؛ سیاست در کشور ما مقدس نیست و هر مسئولی که بتواند لابی های قوی و ارتباطات وسیع تری داشته باشد بهتر می تواند خواسته های حوزه انتخابیه خود را سر و سامان دهد. بر این باورند که یک نماینده باید راهروهای مجلس را برای احقاق حقوق شهروندان انتخاب کند نه صحن علنی مجلس را.

هر چند این شیوه تفکر نادرست است ولی در دنیای مزوّرگونه و دغلکارانه سیاستِ امروز , معقول به نظر می رسد.آن ها معتقدند که نماینده اردکان توانسته است با این لابی گری ها و سیاست بازی ها, امتیازات فراوانی برای حوزه انتخابیه خود جذب کند به طوری که وی حتی در دوره احمدی نژاد ، بیشترین امتیازات را برای اردکان گرفت با این که وجهه اصلاح طلبی اش کاملا مشخص است و هیچ ابایی ندارد که خود را اصلاح طلب بداند و آن را جزو افتخارات خود به حساب می آورد.

منتقدان از صباغیان می خواهند که در تصمیم گیری های استانی دخالت کند و نقش فعال تری را ایفا کندو در تعیین فرماندار و استاندار اعمال نظر کند و از قدرت خود استفاده کند و بافقی های توانمند را در لایه های میانی یا بالایی مدیریتی استان و کشور قرار دهد؛ کاری که نمایندگان دیگر انجام می دهند و آن را از افتخارات خود به حساب می آورند.

موافقان هم نظرات و جوابیه های خودرا دارند. آن ها معتقدند صباغیان؛ بزرگترین حوزه انتخابیه کشور را نمایندگی می کند و این وسعت حوزه انتخابیه و محرومیت بیش از اندازه آن, کار را برای او دشوار کرده است به طوری که برقراری تعادل و توازن میان پنج شهرستان کار فوق العاده دشواری است .حرفی که منطقی است و باید پذیرفت که سرکشی به این حوزه ها و رسیدگی به آن ها , کار طاقت فرسایی است و تمام توان و قدرت نماینده را می گیرد هرچند که صباغیان در این مدت یک ساله تلاش کرده تا با ایجاد تشکّل ها و مجمع ها در هر شهرستان کار را بدست خود آن ها بسپارد و آن ها را واسطه خود و مردم قرار دهد تا بدین صورت زودتر و سریع ترمشکلات مردم برطرف شود.

بپذیریم که هر فردی افکار و اندیشه های خودرا دارد و ما نمی توانیم از افراد بخواهیم که مانند دیگران فکر کنند یا عمل کنند. صباغیان در زمان انتخابات تلاش می کرد وعده های غیر معقول ندهد و برای جمع کردن رای مردم را نفریبد. او همواره بر این امر تاکید داشته است که وظیفه نماینده, قانون گزاری و نظارت است و معتقد است تا زمانی که نمایندگان مجلس این وظیفه را به درستی انجام ندهند , هیچ مشکلی حل نخواهد شد.او خود را در برابر تمام مردم ایران مسئول می داند و سعی دارد خود را محدود به حوزه انتخابیه نکند و به همین علت است که بارها از تریبون مجلس برای رساندن درد مردم به گوش مسئولان, استفاده کرده است.
صباغیان, همواره بر این موضع خود پافشاری کرده است که از لابی گری و سیاست بازی های مرسوم بیزار است .و تلاش می کند که مُرّ قانون را اجرا کند و از دور زدن قانون و قانون گریزی متنفر است .او معتقد به شفافیت عملکرد است و از نقد و انتقاد هیچ گونه ترسی ندارد. .شاید کمتر نماینده ای را سراغ داشته باشیم که هر شش ماه -یک بار -گزارش بدهد و عملکرد خود را صادقانه در اختیار مردم قراردهد.صباغیان تلاش می کند که مستقیم با مردم حرف بزند و از این که حرف هایش را در سایت ها و رسانه ها منعکس کند امتناع می ورزد.

با تمام این تفاصیل بپذیریم که صباغیان اولین نماینده بافقی است که به مجلس راه یافته است و همه باید تلاش کنیم تا او بتواند نامی نیک و ماندگار در تاریخ برای خود و برای بافق ثبت کند. اگر تمام کارهایمان خداگونه و برای رضایت خداباشد شک نکنید که هیچ وقت ندامت و حسرت به بار نخواهد آورد و بدانیم که عزت و ذلت انسان ها به رفتار خداگونه آن ها بستگی دارد و تنها اوست که به نیّات ما عالِم است « قُلِ اللّهُمَّ ملِكَ المُلكِ تُؤتي المُلكَ مَن تَشاءُ وتَنزِعُ المُلكَ مِمَّن تَشاءُ وتُعِزُّ مَن تَشاءُ وتُذِلُّ مَن تَشاءُ»(آل عمران/26)
دکتر حسین ارجمند

مرد خاکستری یک و دو به نقل از آفتاب بافق

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *