عصربافق : عصر روشنگری
دنیا تغییر می کند.افکار و اندیشه ها هرروز لباس جدید برتن می کنند. تغییر مرز نمی شناسد. بی مرز است و بی سرزمین. بی آن که بخواهیم آمده است .وزندگی ما را تحت الشعاع قرار داده است.بی آن که متوجه شویم کلی عوض شده ایم و گریزی از این تغییر نیست. اگر هم نخواهیم تغییر کنیم ما را مجبور به تغییر می کنند.اما هستند هنوز کسانی که سفت و سخت خود را نگه داشته اند مانند درختی در برابر تند باد تغییرات. کلاه زمانه را دودستی گرفته اند تا باد تحولات آن را نبرد.اما باید خود را به دست تحولات دنیا سپرد.نمی شود دور خود حصار بکشیم .نمی شود خود را در اندیشه های هزارساله محصور کنیم. نمی شود بازبان تحکم سخن گفت.
نسل ها می آیند و می روند و هرنسلی برای خود خواسته هایی دارد .آرزوها و رویاهایی. می خواهند دنیا را باسلیقه خود بسازند .با فکر خود. هنر خود و جسارت و شجاعت خود. هر نسلی خطر می کند تا چیزهای جدید را بدست آورد.
هر نسلی خود را متفاوت از گذشتگان خود می داند. خود را تافته جدا بافته می پندارد. رویاهایش را در آینده می جوید. گذشته همواره برایش بوی کهنگی می دهد. می خواهد به آینده پناه ببرد.  اگر رویاهایش را جدی نگیریم و آرزوهایش را باور نکنیم راه را به خطا رفته ایم و تاوان گزاف باور نکردنشان را باید بپردازیم.                                                                     بافق هم تغییر کرده است. مردمانش عوض شده اند. هر چند که هنوز اول راهند ولی آهنگ حرکت, امید بخش است. زمزمه های تغییر از هر کوی و برزن به گوش می رسد. تغییراتی پرشتاب .
رخت و ریختشان عوض شده .فکرشان هم باید عوض شود. هر چند که عده ای هنوز دوست دارند به گذشته ها دلخوش باشند و سخت مقاومت می کنند اما روزگار و زمان آن ها را تغییر خواهد  داد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم, خوشمان بیاید یا  نیاید باید لباس های کهنه را از تن بیرون کنیم. باید همراه و همپای زمانه حرکت کنیم. عصر بافق عصر روشنگری و خردورزی است.  عصرخرد ستیزی و هماغوشی با خرد پذیران.
عصر مدارا و تسامح .عصر گفت وگو و مطالبه گری, عصر استدلال و برهان.
بافق باید عصری دیگر را برای خود رقم بزند. باید در همه زمینه ها حرفی برای گفتن داشته باشد. باید جوانه های استعدادش را در خاک فرهنگ و هنر بارور کند. باید حرکت کند. توقف ممنوع. درجا زدن کافیست. واپس گرایی بس است.
قلم ها را باید برداشت. تبرهای اندیشه  را باید بردوش گذاشت. بت ها منتظرند. باید آن ها را در هم شکست. بت هراس ,بت جهالت, بت تحجّر, بت غرور و بت تقدّس.
این تبر برگیر و  مردانه بزن     تو علی وار این در خیبر بکن.
یا حق – دکتر حسین ارجمند